Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش همشهری آنلاین، ۲۱ آبان روزی است که با نام نیما یوشیج پدر شعر نو فارسی گره خورده است،‌ یوشیج در این روز و در شهر یوش مازندران به دنیا آمده بود.

این شاعر معاصر، سال‌های بسیاری را در تهران زندگی کرد، اکنون یکی از خانه‌هایی که نیما یوشیج روزگاری در آن ساکن بود، ثبت ملی شده است تا از این طریق نام این شاعر پرآوازه حفظ شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

براساس گفتگوی شراگیم یوشیج تنها فرزند نیما یوشیج در سال ۱۳۹۶ با خبرگزاری ایلنا انجام داده بود، نیما یوشیج و خانواده‌اش در تهران ۲ خانه داشتند: «زمان دقیقی به خاطر ندارم، ولی بعد از بازگشت نیما و عالیه خانم از آستارا در سال ۱۳۱۱، نیما با فروش چند قطعه زمین مزروعی شالیزار در حوالیِ جنگل‌های تمیشان و نور که سهم‌الارث پدریش بود، خانه‌ی کوچکی در چهارراه یوسف‌آباد کوچه پاریس در نزدیکی منزل مادرش خریده بود. من در سال ۱۳۲۱ در همین خانه به دنیا آمدم و خاطرات و تصاویر کم‌رنگی از آنجا به یاد دارم. این خانه در نبشِ کوچه‌ی استخر قرار داشت که یک در به همین کوچه و در دیگرش به خیابان پاریس باز می‌شد. حیاط کوچک و باغچه‌ی نقلی قشنگی داشت و حوضی هم در وسط حیاط بود.»

او در بخش دیگری از این گفتگو توضیح داده بود: «نیما این خانه را در سال ۱۳۲۶ فروخت و به اصرار جلال‌ آل‌احمد و سیمین خانم، زمینی که آن‌ها پیدا کرده بودند و در کنار یک قبرستان قرار داشت، خرید. نیما با خرید آن زمین و وامی که عالیه خانم از بانک ملی قرض گرفت، توانست ساختمانی بسازد که تا اواسط ۱۳۲۷ طول کشید و اول زمستان و فصل سرما نیمه‌کاره ماند. خانه دیوارِ محصور نداشت، اما نیما و عالیه ناچار به شمیران کوچ کردند. من آن زمان به مدرسه زند در کوچه اسدی می‌رفتم و کلاس اول بودم. صبح‌ها عالیه خانم به بانک می‌رفت و نیما مرا پیاده به مدرسه می‌رساند.»

این خانه در سال ۱۳۸۰ ثبت ملی شد اما در آبان ۱۳۹۶ با شکایت مالکین وقت به دلیل آنچه «نبودن اسناد ارتباط خانه با نیما یوشیج» عنوان شد با حکم دیوان عدالت اداری ایران از فهرست خارج شد. این اتفاق نقطه پایان سرنوشت خانه نیما نبود و سرانجام با استعلام سازمان میراث فرهنگی از سازمان اسناد ایران و اثبات مالکیت نیما یوشیج بر خانه، بنا «واجد ارزش» شناخته شد و بهمن ۱۳۹۶ دوباره وارد فهرست آثار ملی ایران شد.

خرداد ۱۳۹۸ اعلام شد که سازمان زیباسازی شهر تهران با مالکین بنا به توافق رسیده و خانه به نام شهرداری تهران سند زده شده‌ است.

نیما یوشیج و فرزندش در خانه محله شمیرانات کد خبر 719808 منبع: همشهری آنلاین برچسب‌ها جلال آل احمد سیمین دانشور نیما یوشیج شهرداری فرهنگ - میراث فرهنگی تهران پایتخت

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: جلال آل احمد سیمین دانشور نیما یوشیج شهرداری فرهنگ میراث فرهنگی تهران پایتخت نیما یوشیج

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۰۰۵۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

صدای چپ امریکایی را  در تهران می‌شنوید؟

در روزهایی که دانشجویان در دانشگاه‌های امریکایی همراه با سایر گروه‌های دانشجویی در تلاش هستند صدای مردم فلسطین باشند، در تهران چپ امریکایی با بلند کردن پرچم جعلی صهیونیست‌ها سیگنال‌های خاص می‌فرستد!

به گزارش مشرق، مرتضی سیمیاری طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: اسفند سال ۱۳۸۶ دستگیری یک باند اغفال دختران در تهران به یک بمب خبری تبدیل شد. در جریان این ماجرا مشخص شد تعدادی از دختران که بیشتر آن‌ها دانشجو بودند، پس از آشنایی با سر شبکه‌های این باند در کافه‌ها به خانه‌های تیمی رفته و دیگر از آنجا خارج نشده‌اند.

این خبر وقتی بیشتر مورد توجه قرار گرفت که مشخص شد برخی از افراد اغفال‌شده خود را منتسب به یک گروهک چپ مارکسیستی دانسته و به‌اصطلاح خودشان در حال جذب و یارگیری بوده‌اند، اما شکایت‌های متعدد از آزار، آدم‌ربایی و تجاوز جنسی از سوی افراد اغفال‌شده و خانواده‌های آن‌ها باعث شد خانه‌های شیطانی این گروهک مورد تفتیش دادستانی و یکی از نهادهای اطلاعاتی قرار بگیرد و در جریان ضربه به این مراکز، شواهد متعدد در پرونده ثبت شود.

مدتی بعد یکی از لیدرهای اصلی این گروهک در اعترافات خود نوشت عادی‌سازی مسائل جنسی میان اعضا و انقلاب فکری در تشکیلات یکی از مهم‌ترین موارد آموزشی در گروهک بوده و تا زمانی که این دست مسائل میان مردان و زنان در رده‌های درونی سازمانی حل نشود، یک روشنفکر هرگز چریک نخواهد شد! از نگاه رهبران این گروهک عبور از مسئله جنسیت باعث می‌شد کافه گردی به سنگربندی در خیابان تبدیل شود. این نسخه خاص پیش از این در سال ۱۳۶۳ در انقلاب ایدئولوژیک منافقین نیز امتحان شده بود.

این گروهک پس از دستگیری به «چپ‌های امریکایی» در روزنامه‌ها معروف شد. چپ امریکایی اصطلاحی بود که در دهه شصت و در کوران ترورهای خونین گروهکی باب شده بود؛ آن روزها درحالی‌که کشور زیر ضرب تجاوز رژیم بعثی عراق با همکاری امریکایی‌ها بود، گروهک‌های شورشی و برانداز که اغلب مرام مارکسیستی داشتند در تهران و برخی شهرهای مرزی دست به سلاح برده بودند تا پشتیبان دشمن در خانه باشند.

حالا نزدیک به دو دهه پس‌ازآن ماجراها بار دیگر چپ‌های امریکایی به صحنه آمده بودند، یکی از روزنامه‌های وقت در تشریح این گروهک نو متولدشده نوشته بود که این گروه مانند مارکسیست‌ها فکر کرده، اما شبیه غربی‌ها عمل می‌کند و از تجربه کار چریکی تنها امریکایی بودن در خانه‌های تیمی را یاد گرفته است!

یک سال پس از دستگیری عناصر این گروهک که شاکیان فراوانی هم داشت، برگزاری یک تجمع در دانشگاه تهران بار دیگر نام این گروهک را بر سر زبان انداخت. ۱۶ آذر سال ۱۳۸۷ بالا رفتن پلاکاردهایی قرمزرنگ روبه‌روی ساختمان دانشکده حقوق توجه برخی از دانشجویان را به خود جلب کرد، در آن روز طیف افراطی دفتر تحکیم وحدت با برگزاری یک تجمع غیرقانونی چند ده نفره در حیاط دانشگاه تریبون را در اختیار سمپات‌های گروه‌های تجزیه‌طلب قرار داده و یک دانشجو نیز به نمایندگی از همان چپ‌های امریکایی یک بیانیه خاص می‌خواند.

اما بخش جالب این نمایش زمانی بود که یکی از رهبران گروهک امریکایی ملی- مذهبی نیز پشت تریبون رفته و طرح براندازی نرم را تشریح می‌کند. او خطاب به دانشجویان گفته بود که باید از خانه به خیابان آمد و آنجا را سبز کرد، این سیگنال یک سال قبل از فتنه سال ۸۸ که با پلاکاردهای سبزرنگ شروع شد جالب‌توجه بود! اما نکته مهم‌تر آن بود که برای اولین بار گروهک‌های مارکسیستی و شبه دانشجویی با پلاکارد امریکایی با یکدیگر هماهنگ می‌شدند.

رادیو زمانه ارگان فکری چپ‌های امریکایی در وصف این وحدت عمل نوشت در دورانی که تحرک سیاسی در جامعه پایین است باید موتورهای کوچک رادیکال روشن‌شده تا نوبت به اقدامات راهگشا برسد، دستورالعمل ایجاد هماهنگی میان چپ‌های امریکایی در زمستان همان سال به نقطه عطف خود رسیده و این گروه تندرو در دی‌ماه همان سال طی یک بیانیه به دفاع از جنایات صهیونیست‌ها در غزه می‌پردازد، از تناقضات آن روزگار همین بس که گروهی خودشان را ضد امپریالیستی تعریف و در سطح بلندگوی فارسی امریکایی‌ها عمل می‌کردند.

چپ‌های امریکایی پس از مدت‌ها رخوت و گوشه‌گیری سانتی‌مانتالیستی در جریان اغتشاشات دی‌ماه سال ۹۶ نیز تا حدی فعال‌شده، اما نقطه اوج تحرک این گروهک در طول آشوب‌های ترکیبی در پاییز سال ۱۴۰۱ رخ داد. بررسی تحلیلی از بازداشت تعدادی از لیدرهای نزدیک چپ‌های امریکایی در اغتشاشات نشان می‌دهد که این افراد نقش لیدری داشته و سعی داشته‌اند با رسوخ میان لایه‌های مختلف از آشوب یک ساختار شبکه‌ای، آنارشیستی (عملیات کریستال‌های برفی) با رویکرد سلبی، روحیه خوداکثریت‌پنداری ایجاد کنند. نکته قابل‌توجه آن است که چپ‌های امریکایی به‌دست دو جاسوس خبره فرانسوی یعنی سیسیل کوهلر وهمسرش ژاک پاری در تهران آموزش‌دیده بودند، کوهلر به حاضران در این میتینگ گفته بود که هسته سلولی شورش را باید در مراکز اجتماعی مانند مدارس، کافه‌ها و مراکز بازی‌های رایانه‌ای مستقر کرد.

پس از مدیریت ابرپروژه اغتشاشات، در تحولات پسا وعده صادق بار دیگر چپ‌های امریکایی قابل‌تحلیل هستند. در روزهایی که دانشجویان در دانشگاه‌های امریکایی همراه با سایر گروه‌های دانشجویی در تلاش هستند صدای مردم فلسطین باشند، در تهران چپ امریکایی با بلند کردن پرچم جعلی صهیونیست‌ها سیگنال‌های خاص می‌فرستد! البته این پیام‌ها بدون مخاطب است، درحالی‌که امریکایی‌ها تا قبل از ماه اکتبر در تدارک و تجهیز هسته‌های خشونت شهری در داخل ایران با اتکا به اقدامات تروریستی از بیرون و عملیات‌های اجتماعی چپ امریکایی از درون بودند، حالا باید خود را آماده یک نزاع ماتریسی کنند.

در حال حاضر یکی از مهم‌ترین بحران‌های پیش روی رژیم صهیونیستی جمعیت آوارگانی است که بعد از عملیات طوفان الاقصی از شهرک‌های اشغالی به سمت مناطق مرکزی سرازیر شده و حالا باعث بحران امنیتی عمیق شده‌اند، تخمین زده می‌شود که این جمعیت نزدیک به ۲۵۰ تا ۳۰۰ هزار نفر هستند که به دلیل بیکاری به سمت بزهکاری، تجاوز و دزدی گرایش یافته‌اند.

حتی هتل‌های تل‌آویو و حیفا نیز دیگر حاضر به پذیرش این افراد نیستند و این جمعیت در خیابان آواره هستند، این کلونی‌های سرگردان به‌زودی مستعد جنگ شهری در داخل مناطق اشغالی خواهند شد.

دیگر خبرها

  • پشت پرده بزرگترین باند قاچاق مواد مخدر کشور چه بود؟ | ناگفته های قاچاق ۲ هزار تن تریاک | یکی از اعضای این باند در عروسی اش شاباش میلیاردی گرفت
  • قتل یکی از مدیران شهرداری تهران به دست همسرش
  • ناگفته‌هایی درباره سهم کشورمان از یک میدان گازی در شمال خلیج‌فارس
  • صدای چپ امریکایی را  در تهران می‌شنوید؟
  • رقابت منفی دلار نیما و بازار آزاد
  • همکاری دوباره دو بازیگر سریال خانه به دوش | عکس
  • ناگفته هایی از عملیات حماس و عملیات وعده صادق: در حمله سپاه به اسرائیل، ۲۴۰ جنگنده آمریکا و ناتو به اسرائیل کمک کردند /اسرائیل جرأت نکرد تصاویر دو پایگاه نظامی اش را به دنیا نشان دهد
  • پایان تصویربرداری فیلم «ویلای موروثی»/ روایتی از زندگی یک باغبان
  • امروز با نیما: ختده سرد
  • چطور برای افغان‌ها کار هست، برای ایرانی‌ها کار نیست؟!